اِل مارالی

مائیم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد

اِل مارالی

مائیم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد

خیلی خیلی سخت بوده

راه طولانی سختی بوده

از هزار چیز خودمو جدا کردم

با درد

با وحشت

با حس اینکه دارم اشتباه میکنم

حالا میفهمم چقد چیزهای اضافه تر وجود داره که جدا شدن ازشون قرارم نیس به سختی قبل باشه

....

شروع خوبی داشتم با نوت هایی که برای خودم میذاشتم :) تقریبا رسیدگی بهشون روتینم شده

....

امیدورام این ترم درسم تموم شه :) بعدش دنیا از چیزی که تا بحال بوده فراخ تر شه

وقتی بهش فکر میکنم تو این دوره، این درختا، این فضای باز خلوت چیزی بوده که بهش احتیاج داشتم

احتیاج داشتم که اشک بریزم و کسی ندونه

...

خیلی طولانی بوده و خیلی سخت

شاید چهار سال گذشته از کل عمرم سخت تر بوده

ولی به خودم افتخار میکنم

به بچه ای که تسلیم زندگی معمولی ادمای دور و برش نشده افتخار میکنم

:)

...

خیلی سخت تر میشه

ولی منم هرروز قوی تر میشم

مشکلاتمو لیست میکنم و دونه دونه حلشون میکنم

هرچیزی با هر ابعادی میره توی لیست و این باعث میشه بتونم بهش رسیدگی کنم

....

جدا از بهمن تا مرداد ننوشتماااا!!بیشتر روزمو میخوابم اما کمبود خوابم جبران نمیشه : )))

۹۷/۰۸/۰۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی