اِل مارالی

مائیم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد

اِل مارالی

مائیم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد

۱ مطلب در بهمن ۱۴۰۲ ثبت شده است

7 سال پیش همین موقع ها، اینجا از تولد بچه خالم نوشتم که ظلم بود

اون بچه حالا اول ابتدائیه

ضعیف، ریزه میزه، بیشتر وقتا مریض احوال، توی چشماش می خونی که همه ی چیزای خوشمزه و رنگی دنیا رو می خواد اما خیلی کمتر از بچه های معمولی دریافت میکنه و خیلی بیشتر از بقیه خودشو سفت میگیره ...

استعدادی اگر داره در همون کیسه ای که بهش داده شده در بسته باقی مونده چون هیچ فعالیتی برای شناسایی و شکوفایی استعدادهای این فرزند پیش بینی نشده بود؛ مثل دوتای قبلی!

اون دوتا اقلا شیطنت داشتن این یکی رو من نوری در چشماش نمی بینم

خوبه که هستی بلاگ جان

تو از خیلی قبل از 7 سال پیش هستی عزیز جانم

تا خیلی بیش از 7 سال دیگه هم بمون

....

امروز حرف از ازدواج بچه اولشه

یه بره 18 ساله 

که هنور اولین جلسه رسمی خاستگاری انجام نشده تصمیم گرفتن اگر ازدواج کرد لازم نیس دیگه بره دانشگاه هم

مثل 7 سال پیش باز حس خوبی ندارم بلاگ جان

....

خدایا این دخترای قشنگ

هرکدوم یه باغ گل

حیف و هدر نیس میدی دست این زن که خاله قشنگ و دلبند منه اما مادر خوبی نیست؟!

....

از مجموه سن این دوتا فرزند پیرتر منم اما زندگی منظم تر و باکیفیت تری داشتم

هنوز حتی علم و امکاناتی هم نبود 

توقعی هم نمی رفت شاید

حالا که همه چیز هست

چرا با ادمی با بچه خودش این کارو بکنه؟ چرا به دنیا بیاره که بعد این کارو بکنه؟

اخ قلبم...

اخ دختر کوچولوی قشنگم...

اخ نوزاد سفید لپ گلی آرومم

به دنیا که اومدی مثل بنفشه ی سفید بودی

مثل ماهی گلی

مثل هلوی ژاپنی

همونجوری هستی هنوز

18 سالی که گذشته حتی یک اپسیلون پوشت تو رو کلفت نکرده

من اون بیرون بودم

رز آبی بودم

حالا یک کردگدن پیرم با شمشیر و نیزه هایی که حضور دائمشون روی پشتم رو حس هم نمی کنم

آخ عزیزم

نگینکم

اون بیرون مردم مثل تو نیستن

اون بیرون آدما اگه خیلی خوب باشن سنگن، گرگن، اژدهان...

چجوری تو رو از خونه می فرستن بیرون دل کوچولو؟ 

 

 

+ نوشته بودم دلم برای زن قوی ای که بودم تنگ شده

امروز همش استناد می کنم بلاگ جان!

بیا ببین چه زنی شدم

کیف می کنی

من خود خود زیبا و خود خود قوی هستم

سلام بر من :)

 

 

+ تراپی توهمه دوستان

بزنید تو دل مشکلات واقعی و همونا رو حل کنید

مشکلات روحی هم حل میشن :

 

 

+ باز میام

همیشه میگم ولی نمیام :)))

حالا میام شعر مینویسم احتمالا

۰ نظر ۱۸ بهمن ۰۲ ، ۱۲:۱۴