اِل مارالی

مائیم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد

اِل مارالی

مائیم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد

40

يكشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۴۳ ب.ظ

میخواستم کاری کنم

دیروز تصمیم گرفته بودم

به خیالم میخواستم پیوندمون رو محکم تر کنم

حالا میخوام سردش کنم

عقب بکشم

و اجازه بدم زندگیتو بکنی

۹۶/۰۵/۰۱

نظرات  (۱)

مث موج دریا...که هی میره روی ساحل... و هی از ساحل عقب میکشه...گاهی فکر میکنم دو سر این رفت و آمد باخت عه و تعادل و آرامش توی وسط شه...وسطی که تا جلو نری....و تا عقب نری تجربه نمیکنی...وسطی که تجربه نمیکنیم مگه حین رد شدن ازش....که سکون ماهیت مونو تغییر میده و به مرداب تبدیل میکندمون...پس گویا باید ساخت...با این نوسان عجیب غریب...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی