19
سه شنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۲۴ ب.ظ
خودم بغل میگیرمت
پر میشم از عطر تنت
کاشکی تو هم بفهمی که
میمیرم از نبودنت
میمیرم از نبودنت
خودم بجای تو شبا بهونه هاتو میشمرم
جای تو گریه میکنم، جای تو غصه میخورم
+ دیروز رفتم مهسا رو دیدم
به روزی فکر میکنم که مهسا بیاد نازنین رو ببینه
انگار یه الهه واقعی _آتنا شاید_ بیاد به دیدن یکی از همین زیبا رویان معمولی
نمیدونم چرا انقدر در های قلبش بازه...بدتر از من :(
....
خدایا! چقدر نعمت داشتم و نفهمیدم
چقدر نعمت میدی و نمیفهمم!
نزن تو گوشم :))
+ باید درس بخونم
الکترونیک :(
امیدوارم نیفتمش....از بقیه درسا این اندازه نمیترسم :(
+ به سادگی؛ من و تو فهمیدیم که بدون همدیگه از پس زندگی بر میایم
بعد از دو سال احتمالا این دردناکترین جمله م بود
بعد از دو سال احتمالا این بالغانه ترین اعترافم بود ...
* خدا بزرگ تر از دردهای ما ست رفیق...
۹۵/۰۸/۱۱